خلاصه کتاب پول پول پول جان میلتون فاگ
بهمن ۱۰, ۱۳۹۸
ارسال شده توسط admin
16.86k بازدید
معرفی کتاب پول پول پول جان میلتون فاگ
خلاصه کتاب پول پول پول جان میلتون فاگ
ما سعی کردیم در این مطلب خلاصه کتاب پول پول پول جان میلتون فاگ را بصورتی بیان کنیم تا شما مفهوم کلی از این کتاب را برداشت بکنید.
پیشگفتار کتاب پول پول پول جان میلتون فاگ
شرایط زمانه عوض شده است. دوره مشاغل ثابت و دولتی به پایان رسیده است. جوانان دیگر به دولت اعتمادی ندارند خوب می دانند دولت دیگر کارآمدی سابق را ندارد.
در کتاب پول پول پول جان میلتون فاگ ما دیگر نمیتوانیم به سبک پدرانمان زندگی کنیم. آنها بازماندگان دوران صنعتی اند و ما فرزندان عصر تکنولوژی . از طرفی ناکارآمدی آموزش های دانشگاهی در زندگی روزمره، بر کسی پوشیده نیست. در این شرایط کنونی ما به آموزش هایی نیاز داریم که ما و فرزندانمان را برای زندگی در دنیای آینده بیمه کنند.
بازاریابی، به عنوان بیزینسی پر درآمد وارد بازار کشور ما شده و توجه زیادی را جلب کرده است. البته درآمد کمترین چیزیست که می توان از این بیزینس جذاب انتظار داشت.
به گفته هنری فورد “کاری که جز پول چیزی تولید نکند، همچون جسمی بی روح است.”
بازاریابی چیزی فراتر از یک بیزینس عادیست. مدرسه ایست انسان ساز که با کمک آن برای زندگی در دنیای آینده آماده خواهیم شد. اکنون زمانش فرا رسیده که سبک زندگی مان را تغییر دهیم و بستری فراهم کنیم برای تغییر زندگی مردم و آشنایی هر چه بیشتر و هرچه زودتر مردم با سبک زندگی بازاریابی شبکه ای.
درست است که در زندگی انسان مسایلی مهم تر از پول وجود دارد، اما حقیقت این است که با پول کارها بهتر پیش می رود. این حقیقت همیشه همین گونه وجود داشته است.
معرفی کتاب پول پول پول و خلاصه کتاب پول پول پول جان میلتون فاگ را را به شرح ذیل برایتان توصیف کردیم:
ستاره بزرگ آواز فرانسیس آلبرت سیناترا می گوید:
“من هم ورشکستگی را تجربه کرده ام و هم پولدار بودن را، باور کنید پولدار بودن بهتر است.”
و قطعا حق با فرانسیس است.
من و همسرم سوزان تنها برای تامین مخارج روزمره مان مجبور شدیم حلقه الماس یادگاری و ساعت مچی طلايمان را بفروشیم. دو بچه داشتیم. کریسمس فرا رسیده بود و ما فقط ۱۰۰ دلار پول در حسابمان مانده بود اما حالا همه چیز فرق می کند. ما پولداریم.حالا می توانیم بدون نگرانی به دندانپزشک مراجعه کنیم و دندان هایمان را درست کنیم. می توانیم با بچه ها به تفریح برویم، اگر اتفاق غیر منتظره ای رخ دهد به راحتی صورتحساب های بیمارستان را بپردازیم. پسر سیزده ساله من به راحتی آب خوردن پول خرج می کند و پسر هشت ساله ام یک گیتار اعلا خریده است. خودروی آخرین مدلی دارم که بدون نگرانی و استرس در سرما و یخبندان نیز به سفر می روم. و از همه مهم تر اینکه اگر همین فردا بمیرم می دانم همسر و فرزندانم بدون پشتوانه نخواهند بود.
تصور کنید:
من آزادام؛
آزادم که از نظر معنوی خودم را رشد دهم، آزادم که ساعاتی را در خانه در کنار همسر و فرزندانم باشم، آزادم کاری را انجام دهم که عاشقش هستم، آزادم بر زندگی هزاران نفر اثر مثبتی داشته باشم. و حالا فکرش را بکنید:
چه می شد اگر راهی وجود داشت برای کسب درآمد از کاری حرفه ای و مطمئن که:
-
سرمایه و پول کافی برای راه اندازی اش را داشتید.
-
خودتان رئیس خودتان بودید.
-
خودتان تعیین می کردید پاره وقت، تمام وقت، کی، کجا، چگونه و با چه آدم هایی کار کنید.
-
کاری که به جز درآمد آموزشتان می داد و تربیتتان می کرد.
-
قابل تکثیر بود و قبلا هزارن نفر از افراد عادی امتحانش کرده بودند.
-
با شانس کم اما سخت کوشی زیاد آنچه را که واقعا شایسته اش بودید به دست می آوردید. البته که راهی وجود دارد و این کتاب هدفش نشان دادن این راه به شماست.
داستان یک انسان:
سالها پیش دو همکار بودند به نام بث و جیم. یک روز که با هم ناهار می خوردند، بث با هیجان هرچه بیشتر راجع به کار پاره وقتش که به تازگی در آن مشغول به کار شده بود صحبت می کرد و دلش می خواست که جیم نیز به این کار ملحق شود. جیم اما درباره کار بث تردیدهایی داشت و اصلا بیشتر حرف های بث درباره کارش را اصلا باور نمی کرد.
به بث نیز گفته بود که حرف هایش برایش غیر قابل باور است و اصلا وقتی برای این کار ندارد. بدین ترتیب بسیار مودبانه پیشنهاد بث را رد کرده بود. جیم مردی باهوش و خلاق بود که هرگاه لازم می شد می توانست کمی در آمد اضافی برای خودش دست و پا کند. اطلاعاتش در زمینه سرمایه گذاری بالا بود و گاه با دادن مشاوره به افراد کسب درآمد می کرد و یا برای دوستانش اظهارنامه مالیاتی می نوشت هرچند این کار را اصلا دوست نداشت اما مجبور بود.
بعضی وقت ها در شرایط بدی قرار می گرفت و ناگهان هزینه غیر منتظره ای پیش می آمد. مثلا ماشینش خراب می شد و کلی خرج روی دستش می گذاشت با یکی از بچه هایش برای کلاس جدیدی ثبت نام می کرد و کلی تجهیزات لازم داشت یا دلش می خواست هدیه ای برای همسرش بگیرد اما پول کافی نداشت. جیم همیشه می گفت: “زندگی همینه دیگه!”
یک روز که پشت میز کارش نشسته بود بروشوری نظرش را جلب کرد که آنروز با بث غذا می خوردند بث به او داده بود. ناگهان تصمیم گرفت به بث زنگ بزند و درباره کارش اطلاعات بيشتری از او بپرسد.
بث هم با خوشحالی تمام جزئیات کارش را برای جیم توضیح داد. اینکه کارش چقدر جذاب و سرگرم کننده است و با چه افراد مهمی مشغول به کار است و مهمتر اینکه خودش رئیس خودش است. و همچنین فرصت کافی برای بودن کنار خانواده اش را دارد.
بعد از همه این توضیحات جیم از بث پرسید: با همه این توضیحات کلا چقدر پول در می آوری؟ بث جوابی داد که برق از سر جیم پرید! بث گفت: تقریبا ده تا پانزده دلار در هر هفته. جيم سريع در ذهن خودش حساب کرد: بث تقریبا دو الی سه ساعت در هر روز کار می کند و ماهانه بیش از دو هزار دلار درآمد دارد!
حالا جيم توانسته بود از بیزینس خانگی پاره وقتش، ماهی سه هزار دلار درآمد کسب کند. از شغل ثابتش دست کشیده بود. و بث نیز چون جیم را وارد سازمانش کرده بود کارمزد کمی اضاف بر درآمد قبل دریافت می کرد.
حال اگر این داستان برایتان جالب بود پس لطفا به خواندن ادامه کتاب پول پول پو جان میلتون بپردازید و قول می دهم از خواندن این کتاب پشیمان نشوید.
در کتاب پول پول پول جان میلتون چیزی وجود دارد که زندگی تان را حقیقتا عوض می کند.
پیشنهاد میکنیم این کتاب را مطالعه کنید: کتاب درآمد رویایی از برایان تریسی
ریشه همه بدی ها:
آیا شما هم مثل بقیه مردم فکر می کنید منظور کتاب مقدس از این جمله که می گوید: “پول ریشه همه بدی هاست” این است که پول واقعا بد است؟
اگر اینطور است بدانید که جمله صحیح کتاب مقدس این است: “عشق به پول ریشه همه بدی هاست”
خود پول مشکل نیست بلکه شیفته پول بودن مشکل ساز است. هیچ چیز مثل نداشتن پول کافی شما را نسبت به پول شیفته نمی کند! جرج برنارد شاو در کتاب اصول انقلابیون می گوید: “فقدان پول ریشه همه بدی هاست.”
* در ایالات متحده آمریکا که یکی از ثروتمند ترین کشورهای جهان است، ۹۵ درصد از افرادی که در سن ۶۵ سالگی بازنشست می شوند فقط ۲۵۰۰ دلار یا حتی گاهی کمتر از آن پس انداز دارند.
* در آمد یک فرد عادی در آمریکا سالیانه حدود ۲۰ هزار دلار است، در حالی که قیمت یک خانه معمولی ۱۰۰ هزار دلار، یعنی پنج برابر درآمد سالانه فرد، قیمت یک ماشین معمولی ۲۰هزار دلار و هزینه تحصیل در یک دانشگاه متوسط حدود ۱۴ هزار دلار است. .
* درآمد خالص یک خانواده آمریکایی در سال عملا منفی است. یعنی بدهی هایشان بیشتر از در آمدشان است.
* در حال حاضر در ایالات متحده آمریکا، مرز امنیت مالی صد هزار دلار یا بیشتر تعیین شده است اما کمتر از نیم درصد از آمریکایی ها این درآمد را دارند. استوارت وایلد کتابی دارد که عنوانش دقیقا این مساله را بیان می کند: فوت و فن داشتن پول تسلط بر آن است.”
پرسش ساده اما در عین حال سخت مردم، اکثرا این است: چطور پول در بیاوریم؟
مطالب کتاب پول پول پول جان میلتون فاگ بسیار ناب هست پس این کتاب را چند باری مطالعه کنید.
اینجا چند نمونه از پاسخ متداول و عامه پسند را برایتان ذکر می کنم:
*رفتن به دانشگاه و سپس یافتن یک شغل.
*خرید امتیاز یک نمایندگی فروش یک محصول.
*مالکیت یک کار کوچک.
*برنده شدن در بخت آزمایی.
اگر من به جای شما بودم تنها گزینه ای که انتخاب می کردم برنده شدن در بخت آزمایی بود!! چون هر ماه بیش از ۲۰ میلیونر جدید از دل این بخت آزمایی ها متولد می شوند.
به عبارت دیگر شانس برنده شدن در بخت آزمایی یک به هفت میلیون نفر است!!
اگرچه صاحب حرفه شدن، دانشگاه رفتن، مالک یک بیزینس کوچک شدن و یا خرید یک نمایندگی، همه شانس بیشتری برای موفقیت نسبت به بلیط بخت آزمایی دارند اما این نکته فراموشتان نشود که هزینه هر کدام از موارد فوق بسیار بیشتر از خرید بلیط بخت آزمایی است.
برای افراد علاقه مند به علوم مهندسی پزشکی و یا تحقیق و تدریس، دانشگاه گزینه مناسبی ست. اما مساله مهم این است که هزینه تحصیل در دانشگاه ها هر سال افزایش می یابد و واقعیت دیگر اینکه از هر ۱۰ نفر فارغ التحصیل دانشگاه ها تنهایک نفر در زمینه تخصصی تحصیلشان مشغول به
کار هستند.و تنها تعداد کمی از فارغ التحصیلان دانشگاه ها می توانند پنجاه هزار دلاری را که در طی چهار سال تحصیل دانشگاه خرج می کنند جبران کنند.
جرج مدیر بازاریابی موسسه ای بی ام بود و در کارش بسیار تخصص داشت. او می گوید: “با درآمدی که زمانی رویایش را داشتم اکنون به زحمت می توانم گذران زندگی کنم!” کار برای شرکت ای بی ام که شرکت معتبری در زمینه استخدام است، باعث می شد جرج خیال کند تا آخر عمر می تواند آسوده خاطر زندگی کند، اما ناگهان او و شصت هزار کارمند دیگر شرکت اخراج شدند! اکنون او در کارگاهی کوچک در ایالت دیگری از آمریکا مشغول به کار است و در آمدش سالانه کمتر از ۴۸ هزار دلار است.
اگر نگاهی به تیترهای اول نشریات معتبر جهان بیندازید بهتر متوجه موضوع می شوید:
اخيرا مجله تایم جمله تامل برانگیزی روی جلدش نوشته بود:” چه بر سر مشاغل بزرگ آمریکا آمده است.”
مجله دیگری نوشته بود:” بیکاران امروز نسبت به بیکاران گذشته تحصیل کرده تر هستند و مدت زمان بیشتری را انتظار می کشند.”
مجله دیگری نوشته است:” مرثیه کارمندان دهه نود آمریکا شغل من کجا رفت”
در سال ۱۹۹۳ هفتصد هزار فرصت شغلی در آمریکای شمالی از دست رفتند!
به جز کتاب پول پول پول جان میلتون فاگ کتاب دیگری با نام یک هفته سرنوشت ساز دارد.
مطالب مرتبط:
برای فروش بیشتر، گزینه های پیش روی مشتری را کمتر کنیم!
بروید و اختلاف نظر را پیدا کنید
برای موفقیت، یک سرفه ای هم باید کرد
گاهی به مغز استراحت های طولانی مدت بدهید
برچسب ها:
PDF کتاب پول پول پولPDF کتاب پول پول پول جان میلتون فاگآواز فرانسیس آلبرت سیناترابیزینس جذابپی دی اف کتاب پول پول پولپی دی اف کتاب پول پول پول جان میلتون فاگتغییر زندگیجان میلتون فاگخرید آنلاین PDF کتاب پول پول پولخرید آنلاین PDF کتاب پول پول پول جان میلتون فاگخرید آنلاین پی دی اف کتاب پول پول پولخرید آنلاین پی دی اف کتاب پول پول پول جان میلتون فاگخرید کتاب پول پول پولخرید کتاب صوتی پول پول پول جان میلتون فاگخلاصه کتاب پول پول پولخلاصه کتاب پول پول پول جان میلتون فاگدانلود PDF کتاب پول پول پولدانلود PDF کتاب پول پول پول جان میلتون فاگدانلود پی دی اف کتاب پول پول پولدانلود پی دی اف کتاب پول پول پول جان میلتون فاگدانلود کتاب جان میلتون فاگدانلود کتاب صوتی پول پول پول جان میلتون فاگریشه همه بدی هاستاره بزرگ آواز فرانسیس آلبرت سیناتراعشق به پولقیمت کتاب پول پول پولقیمت کتاب پول پول پول جان میلتونقیمت کتاب پول پول پول جان میلتون فاگقیمت کتاب صوتی پول پول پول جان میلتون فاگکتاب پول پول پول جان میلتونکتاب پول پول پول جان میلتون فاگکتاب جان میلتون فاگکتاب صوتی پول پول پول جان میلتون فاگکتاب صوتی جان میلتونکتاب صوتی جان میلتون فاگکتاب موفقیت جان میلتون فاگکتاب های جان میلتون فاگمطالب کتاب پول پول پول جان میلتون فاگمعرفی کتاب پول پول پول جان میلتون فاگهنری فورد
دیدگاهتان را بنویسید